عبور نفس از مرحله امارگی ، آن است که لباس شیطانی از قامت او درآورده شود و به سوی نفس لوامه حرکت کند. در حالت لوامگی سالک پس از ارتکاب عمل ناشایست [که از او سرزده است] خود را سرزنش می نماید ، و کم کم رو به نفس ملهمه می آورد. در این مقام سالک صاحب الهامات قلبی می شود ، و نیک و بد خود و دیگران را به الهام قلبی درک می کند. سالکان صاحب نفس ملهمه باید به بیداری شب ها و هشیاری به حق خوگر شوند ، تا وجه الله اعظم که اکرم الوجه است ، و آن حضرت معصوم است برایشان ظاهر شود ، تا این صورت فکریه برای سالکان حاصل نشود در دایرهٔ ثبات سلوک وارد نشده است ، چنانکه مولوی می فرماید:
ذکر آن باشد که بگشاید رهی
فکر آن باشد که پیش آید شهی
مرآت الکاملین ، صفحه ۹
سید جلال الدین محمد مجدالاشراف ذهبی
@hou786