أنا صاحب الدعوات، أنا صاحب الصلوات، أنا صاحب النقمات، أنا صاحب الدلالات، أنا صاحب الآیات العجیبات، أنا عالم أسرار البریات، أنا قرن من حدید، أنا أبدا جدید، أنا منزل الملائکة منازلها، أنا آخذ العهد على الأرواح فی الأزل، أنا المنادی لهم أ لست بربّکم بأمر قیوم لم یزل.
من صاحب دعا ها ، صاحب نماز ها، صاحب عذاب ها ، صاحب مفاهیم و صاحب آیات عجیب هستم. من از اسرار مردم خبر دارم . ملتی از آهن هستم ، همیشه تازگی دارم . من ملائکه را در منازلشان مستقر می کنم ، در عالم ازل از ارواح تعهد گرفتم و در آنجا به دستور خدای قیوم ازلی ندا در دادم أَلَستُ بِرَبِّکُم.
أنا صاحب جبریل، أنا تابع میکائیل، أنا شجرة الهدى، أنا علم التقى، أنا حاشر الخلق إلى اللّه بالکلمة التی بها یجمع الخلائق، أنا منشئ الأنام، أنا جامع الأحکام:
من همراه جبرئیل ، پیرو میکائیل ، درخت هدایت و پرچم تقوا هستم . من مخلوقات را نزد خداوند محشور می کنم با کلمه ای که با آن مخلوقات جمع می شوند. من مردم را دوباره ایجاد می کنم، به همه ی احکام علم دارم.
أنا الناظر لدین ربّی، أنا الحامی لابن عمّی، أنا مدرجة فی الأکفان، أنا والی الرحمن، أنا صاحب الخضر و هارون، أنا صاحب موسى و یوشع بن نون، أنا صاحب الجنة، أنا صاحب القطر و المطر، أنا صاحب الزلازل و الخسوف، أنا مروع الألوف، أنا قاتل الکفّار، أنا إمام الأبرار، أنا البیت المعمور، أنا السقف المرفوع، أنا البحر المسجور، أنا باطن الحرم، أنا عماد الأمم، أنا صاحب الأمر الأعظم، هل من ناطق یناطقنی؟
من در دین پروردگارم نظر می کنم، از پسر عمویم حمایت می کنم ، من او را کفن می پیچم، صاحب ولایت خدای رحمان هستم همراه خضر و هارون بودم، همراه موسی و یوشع بن نون بودم ، صاحب بهشت هستم، صاحب قطره های باران هستم ،صاحب زلزله ها و خسوف ها هستم ،هزاران نفر را وحشت زده می کنم، قاتل کافران هستم ،امام نیکو کاران هستم ،بیت المعمور هستم ،سقف بر افراشته آسمان هستم، بحر مسجور هستم، باطن حرم هستم، تکیه گاه امت ها هستم، صاحب یک امر عظیم هستم . آیا کسی هست بتواند مثل من سخن بگوید ؟
ها أنا ذا فمن ذا مثلی، أنا صاحب الرعد الأکبر، أنا صاحب البحر الأکدر، أنا مکلّم الشمس، أنا الصاعقة على الأعداء، أنا غوث من أطاع من الورى و اللّه ربی لا إله غیره…
بله، من اینها هستم. اکنون چه کسی مثل من است؟ صاحب رعد بزرگ و صاحب دریای تیره هستم، با خورشید سخن می گویم، صاعقه ای هستم که بر سر دشمنان نازل می گردد، فریاد مردمی هستم که مرا اطاعت کنند، و خداوند پروردگار من است و خدایی جز او نیست…
منابع:
✓ مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین (علیه السّلام)، ص۲۶۰-۲۶۲.✓ بحار الانوار:۷۸/۳۸ ح۱ و ۲۲۷/۳۹ ح ۱.✓ ۳۰۴/۳۲ح ۲۶۸ و ۱۱۳/۳۷ ح ۶.
قدمت بقعه‌ی ابوالقاسم (ع) به دوره‌ی صفویه می‌رسد. او از نوادگان عبدالله اعرج بن حسین اصغر بن علی بن حسین امام زین العابدین (ع) است. به همراه پدر محترمشان ابراهیم ملقب به عسگر و جمعی از بنی اعمام از بلاد هند از مسیر پاکستان وارد الوار زرنج سیستان ایران گردیدند. از آنجا به قریه یا همان روستای ماهان که یکی از آبادی‌های کرمان است به خدمت سید محمد نورالدین ملقب به شاه نعمت اله ولی* ( از اقطاب بزرگ زمان) رسیدند. در سال‌های بعد در فارس مورد احترام سلطان یعقوب لیث صفاری (263 هجری قمری) قرار گرفت. امامزاده ابوالقاسم دارای نوادگان زیادی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد و سایر نقاط ایران و خارج از کشور پراکنده هستند.
